زنبور عسل و حضرت ابراهیم

زنبور عسل و حضرت ابراهیم

زنبور

 

حضرت ابراهیم را در آتش انداخته بودند .خبر به همه رسید حتی به حیوانات و پرندگان. زنبوری که در آن اطراف زندگی میکرد این خبر را شنید و  به سرعت خود را به آب رساند  و قطره ای از آب دریا را برداشت و بسوی آتشی که ابراهیم را در آن انداخته بودند روان شد .فرشتگان بر او نازل شدند و از او سوال کردند چه می کنی. زنبور گفت می خواهم آتش را بر ابراهیم خاموش کنم، فرشتگان گفتند با یک قطره که نمی شود  آتش خاموش کرد!

 زنبور گفت باشد ولی ابراهیم خواهد دانست  که من برای خاموش کردن آتشی که دیگران برایش افروخته اند سهیم بودم.

از آن روز به بعد بود که آب دهان  زنبور عسل شد......

عزیزای دلم

توی هر کار خیری حتی اگر اندکی هم سهیم باشید پیش خدا اجر داره

مثلا اگه کسی داره مدرسه میسازه یا مسجد وکارهای خیر دیگه اگه شما حتی یک آجر هم بخرید و در ساختش سهیم باشید

اون دنیا وقتی میپرسن کیا مدرسه ساختن میتونی با افتخار بلند شیو بگی منم سهیم بودم

یکی از آرزوهای من ساختن مسجد یا مدرسه بود اما حیف ....

ولی خدای ما خیلی مهربونه

میگه اگه واقعا دوست داشتی کاری را بکنی اما توان مالی و جانی و ... نداشتی خدا اجرش را برایت مینویسد

چه خدایی داریم که حتی برای ارزوهای خوبمان هم اجر میدهد. مگه نه گلک های مامان





:: موضوعات مرتبط: عارفانه , ,
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : حسنا شکیبا
تاریخ : یک شنبه 24 آذر 1392
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: